چرا رهبران نیاز به جذب انگیزه کارکنان دارند؟
بر طبق نظر و تجربیات فناوری خبره، هدف مدیریت عملکرد، بهبود کیفیت کار، بهره وری و نتایج دیگر کسب و کار است، اما رویکردهای سنتی به طور مداوم کاهش یافتهاند. بیایید به یافتههای خبره نگاه کنیم:
- فقط ۲ نفر از ۱۰ کارمند به شدت موافق این هستند که عملکرد آنها به نحوی مدیریت میشود که انگیزه آنها(انگیزه کارکنان) را برای انجام کار افزایش یابد.
- ۳۰٪ از کارکنان به شدت موافق هستند که مدیرشان آنها را در تعیین هدف قرار میدهد.
- کارکنانی که مدیران آنها را در تعیینم هدف قرار می دهند احتمالا ۳٫۶ برابر انگیزه بیشتری نسبت به سایر کارکنان دارند.
- ۲۱٪ از کارکنان به شدت موافقند که معیارهای عملکردی دارند که در کنترل آنها هستند.
- ۱۴٪ از کارکنان به شدت موافق هستند که بررسی عملکرد آنها به آنها الهام بخش میشود که بهبود یابند.
- ۲۶٪ از کارکنان به شدت موافق هستند که بازخوردی که دریافت می کنند به آنها کمک می کند که کار خود را بهتر انجام دهند.
نتیجه این شد که فناوری خبره هزینههای مدیریتی ضعیف به همراه بهره وری پایین کارکنان را هزینهای بین ۹۶۰ تا ۲/۱ میلیون دلار در سال تخمین میزند.
عجیب! چرا رهبران نیاز به جذب انگیزه کارکنان دارند؟
نیاز انگیزه کارمندان چیست؟
محل کار در حال تکامل و تغییر است. به عنوان رهبران، ما باید درک کنیم که نیازها و نیازهای کارکنان ما در حال تغییر است. ما یاد گرفتیم که چگونه فرهنگی را ایجاد کنیم که در آن نسل هزاره و اعضای نسل زد بتوانند رشد کنند.
کلید الهام بخشیدن برای به حداکثر رسیدن عملکرد تیم شما دادن نمره به آنها و ارائه بازخورد استاندارد بر اساس نمره نیست. در عوض، از یک فرایند استفاده کنید که انگیزه ذاتی و منافع هر دو طرف تیم و شرکت را به همراه می آورد.
کلید انگیزه عملکرد کارکنان است
توانمندسازی و انگیزش زمانی رخ میدهد که مردم مشکلات خود را حل کنند و آرمانها و انتظارات خود را ایجاد کنند. به همین دلیل قالب خروجی نتایج یک گام قدرتمند است. این کمک میکند تا تیم ما متوجه آنچه آنها واقعا میخواهند و چگونه آنها میدانند زمانی که آنها آن را دریافت میکنند، شود. که باعث وضوح و بینش میشود. کمک به مردم ما در مورد نتایجی که آنها میخواهند ایجاد کنند، به جز مشکلات در راه، شبکه خود پاداش را فعال میکنند. هنگامی که تیم ما میداند آنچه واقعا میخواهند، وقت آن است که یک طرح عملی برای ایجاد انگیزه کارکنان در عملکرد تیم ایجاد کنیم.
۱. توصیفات تاثیر – نه شرح شغل
۲. حذف فعالیتهای اضافی
۳. برنامههای توسعه انفرادی (IDP)
۴. خود ارزیابی عملکرد
هنگامی که شما برنامه عملی فوق را پیاده سازی میکنید، تیم شما شروع به تغییر میکند. آنها انگیزه میگیرند تا کار برجستهای انجام دهند؛ زیرا آنها میدانند که نقش آنها بخشی از چیزی بزرگتر است. آنها متوجه خواهند شد که ارزش دارند و اهدافشان برای موفقیت سازمان ضروری است. مهمتر از همه، آنها شروع به اعتماد به رهبرانشان خواهند کرد.
اعتماد ایجاد محیطی قابل اعتماد برای کارمندان است. محیطهای غنی شده قابل اعتمادتر هستند. محیطهای قابل اطمینان و غنی شده ROI بیشتری دارند. محیط غنیتر و تعاملی برای مغز مناسب است و برای کسب و کار مناسب است. نتیجه؟ اعضای تیم ارتباطات بیشتری برقرار میکنند، مشکلات را سریعتر حل میکنند، چیزها را سریعتر و نوآورانهتر میکنند.