تبدیل ایده به شرکت فناوری موفق در ۸ مرحله
داستان تاسیس هر شرکت با انگیزه آغاز میشود. هر شرکتی باشد – با یک ایده، یک اتفاق و یا پس از یک اشتباه آغاز شده است. هر بنیانگذار کسب و کار دارای یک داستان در مورد چگونه و چرا ایجاد یک شرکت میباشد و این که داستانی به ناچار شامل رنج، نقاط عطف، نقاط محوری و امیدواری به موفقیتهایی که آنها در طول مسیر مواجه خواهند شد.
سوال این است که چگونه اطمینان از موفقیت یک شرکت جدید داشته باشیم. هنگامی که ما روزانه در دنیای تکنولوژی مقابله میکنیم و این همان دانش است که ما سعی میکنیم از داستانهای بنیانگذاران استفاده کنیم. اگر چه داستان پیشینه هر شرکتی منحصر به فرد است، کسب و کارهایی که با هدف رسیدن به نقاط عطف مانند جذب یک مشتری بزرگ، تبدیل شدن به سودآوری جهت IPO(پیشنهاد اولیه عمومی)، همه مراحل پیچیده مشابهی را انجام دادهاند.
برای بهترین شانس موفقیت در ساختن یک شرکت فناوری بزرگ، کارآفرینان و بنیانگذاران باید موارد زیر را در نظر داشته باشند:
۱. ساخت یک محصول
این به نظر واضح است. هنگامی که شروع به ساخت یک شرکت فنآوری بزرگ میکنید، تمرکز کامل بر روی ساخت محصول – باعث توقف کامل است. محصولات ۳۰ درصد از کل کار مورد نیاز طولانی مدت میباشند، اما اغلب اولویتهای دیگر در اوایل تمرکز را از محصول دور میکنند. هنگامی که محصول آماده باشد، شرکتها میتوانند تمرکز خود را به سایر ۷۰ درصد، یعنی فروش، بازاریابی، خدمات و پشتیبانی، تغییر دهند.
۲. استخدام کارکنان فروش و مهندسان
شرکتهای جدید نیازمند استخدام فروشندگان برای جایی که آنها کسب و کار خود را در ۱۲ – ۱۸ ماه میبینند، انجام میدهند نه برای پاسخگویی به نیازهای امروزشان. بدون توجه به فشارهای دیگر که ممکن است احساس کنند. بسیاری از شرکتها پتانسیل رشد خود را از بین میبرند زیرا آنها به جای تمرکز بر روی نیازهای آینده با توجه به نیازهای فعلی استخدام میکنن. همچنین آنها از دیدگاه شرکتی که میخواهند بشوند استفاده نمیکند.
۳. تمرکز
هر شرکت دارای هویت دوگانه – خدمات و محصول است. شرکتهای موفق، به وضوح فقط بینش خود را انتخاب میکنند. این انتخاب واضح هر تصمیمی را که در حال حرکت رو به جلو است تعریف میکند.
۴. فقط شروع کنید
تاکتیک دیکته استراتژی در مورد محصول، فروش، استخدام، جایی برای ایجاد دفتر مرکزی، و غیره – شرکتها به طور مداوم بیش از حد به دنبال اطلاعات بهتر هستند. شرکتها همیشه باید بهترین اطلاعاتی را که میتوانند جمع آوری کنند، اما آنها باید اعداد را بیشتر از اطلاعات کامل ارزش گذاری کنند.
۵. شکست
پس از شروع کار شرکها و اجرای آنها، مهم این است که اجازه دهید شکستهای سریع انجام شود. مواجه با شکست فرصتی برای ایجاد تغییرات میباشد و پس از آن (امیدوارم) برنده شوید. در تجربه من، موفقیت در اکوسیستم بزرگ بسیار دشوار است، به خصوص هنگامی که یک فرهنگ سازمانی سریعاً شکست را به عنوان مسیر موفقیت خود به رسمیت نمیشناسد.
۶. برای یک مشتری سازش نکنید
در اوایل توسعه بسیاری از شرکتها اغلب یکی از مشتریان را جذب میکنند و در معرض خطر تلاش برای سفارشی کردن پیشنهادات به نیازهای خاص مشتری قرار میگیرند. شرکتهای جدیدتر با ایده یک مشتری مشخص و از دیدگاه و تمرکز خود متمایز خواهند شد. آنها آهسته شروع میکنند، اما میتواند به موضوعی تبدیل شود که در نهایت موفقیت کلی را تضعیف میکند.
۷. استخدام مشتریان موفق
پس از سال اول یا دوم موفقیت، بسیاری از شرکتها کم کار میشوند، زیرا آنها در موفقیت مشتری کمترین سرمایه گذاری را میکنند. تعداد کارمندان فروش و موفقیت مشتری باید هماهنگ باشد. با نسبت یک به یک باشد. شرکتهای بزرگ پس از گذشت یک یا دو سال به پایینترین سطح خود میرسند، زیرا آنها بدون ایجاد یک تیم موفقیت برای مشتریان، همچنان در فروش سرمایه گذاری میکنند.
۸. استفاده از شرکای فن آوری
یک اکوسیستم عظیمی از شرکتهای بزرگ موفق فناوری وجود دارد که مایل به ایجاد مشارکت هستند. اگر شرکتهای جدید با شرکتهای ایجاد شده شریک نباشند، فرصتهای رقابت را از دست میدهند.
چشم انداز یک شرکت به تنهایی احتمالا شگفت انگیز است ، اما شرکتهای رقیب دیگر وجود دارند. انجام کاری که به آنها وابسته است، میتواند مقیاسی را به ارمغان بیاورد و مشتریان را جذب کند که به شرکتهای نوپا کمک میکند که خیلی زودتر از آنچه که به آنها نیاز دارند یا میتوانند، بازار خود را از دست بدهند.
چشم انداز و دیدگاه میتواند پایه و اساس یک شرکت بزرگ را فراهم کند، اما این اشتیاق و میل است که میتواند شرکتها را در مسیر غلط قرار دهد. یک کسب و کار موفقیت آمیز با سرمایه گذاری دقیق در آینده ساخته شده و چشم انداز خوبی در برابر شکستها و درسهایی که در گذشته آموخته شده است.